هر کاربر بیت کوین، یک محافظ پول دیجیتال؛ بررسی اهمیت خودحضانتی
چرا اعتبارسنجی بیت کوین توسط خودتان، به جای واگذاری آن به اشخاص ثالث (نهادها و صرافیها)، برای امنیت سیستم بیت کوین اهمیت دارد؟

با میهن بلاکچین، بهترین قیمت خرید و فروش ارزهای دیجیتال رو پیدا کن!
مقایسه صرافی
بحث اصلی سال ۲۰۲۴، بیشتر درباره گسترش نگهداری بیت کوین توسط خود افراد، در مقابل تثبیت پروتکل فعلی است؛ آن هم با این فرض که پروتکل فعلی بیتکوین ناقص است، اما ویژگیهای پولی سالم آن به تنهایی میتواند جهان را بهبود بخشد! در این مقاله بررسی خواهیم کرد که گسترش پیدا نکردن بیت کوین و استفاده از آن، چگونه میتواند این ویژگیهای پولی را به خطر بیندازد.
طرفداران ایجاد تغییرات در پروتکل بیت کوین
طرفداران ایجاد تغییرات در پروتکل بیت کوین معتقدند که برخلاف افزایش اندازه بلوکها، باید راههایی برای افزایش تعداد تراکنشها پیدا کنیم که به گرهها (Nodes) فشار نیاورد و پیشنهادهای مختلفی هم برای بهبود Script ارائه دادند. این پیشنهادها شامل ایجاد ابزارهای جدیدی است که میتوانند برای اشتراکگذاری UTXOها بدون نیاز به اعتماد به طرف سوم استفاده شوند. اگر یک UTXO بتواند چندین مالک داشته باشد، هر یک با ارزشی غیرقابل دزدیدن و امکان استفاده در هر زمان بدون نیاز به اجازه، در این صورت بیت کوین میتواند برای تعداد بسیار بیشتری از کاربران در زنجیره اصلی و همچنین در شبکه لایتنینگ (Lightning) و لایههای بالاتر به کار گرفته شود.
خروجی تراکنشهای خرجنشده (UTXO)
مفهوم UTXO مخفف Unspent Transaction Output، به معنی خروجی تراکنشهای خرجنشده، در بلاکچینها و بهویژه در بیت کوین استفاده میشود. فرض کنید شما و دوستتان با هم معاملهای انجام میدهید. شما یک اسکناس ۱۰ دلاری به دوستتان میدهید و او ۵ دلار آن را خرج میکند و ۵ دلار باقیمانده را به شما برمیگرداند. این ۵ دلار باقیمانده مثل UTXO در بلاکچین است؛ یعنی مقداری که هنوز خرج نشده و میتوان در آینده از آن استفاده کرد.

در بیت کوین، هر تراکنش شامل ورودیها و خروجیها است. خروجیها همان UTXOها هستند. وقتی شما بیتکوین ارسال میکنید، در واقع UTXOهای خرجنشده قبلی را به آدرسهای جدید (خروجیهای جدید) ارسال میکنید. این خروجیهای جدید بعداً میتوانند به عنوان ورودی برای تراکنشهای آینده استفاده شوند. بنابراین، UTXO نشاندهنده مقداری بیتکوین است که هنوز خرج نشده و در دسترس شماست تا در تراکنشهای بعدی استفاده کنید.
موضع تثبیتکنندگان پروتکل فعلی
با این حال، موضع تثبیتکنندگان این است که پروتکل فعلی به درستی عمل میکند و هر تغییری میتواند به عواقب فاجعهباری منجر شود. پول دیجیتالِ بدون نیاز به مجوز و سالم، همین حالا هم تحولآفرین است و به جای قبول هر ریسکی، بهتر است نیازهای گسترش بیت کوین را از طریق نهادهای انسانی مانند بانکهای بیت کوین برآورده کنیم!
بیشتر مردم از مسئولیت شخصی واهمه دارند و حتی بدتر از آن، نگهداری بیت کوین به صورت شخصی، نیاز به دانش فنی دارد، بنابراین ترجیح میدهند به طرف سومی معتمد اعتماد کنند. باور بر این است که نیروهای بازار این نهادها را بهطور طبیعی کنترل میکنند، درست مانند دوران بانکداری آزاد در زمان استاندارد طلا! هال فینی در روزهای اولیه بیت کوین چنین دنیایی را پیشبینی کرده بود.
***
صادقانه بگویم، این دیدگاه، فقط در کوتاهمدت کارآمد به نظر میرسد و تقریباً سادهلوحانه است. بیتکوین شاید شباهتهایی با طلا داشته باشد، اما خودش، طلا نیست. بانکداری آزاد نیز قبلاً شکست خورده و در نهایت توسط سیستم بانکی کنترل و نابود شد. فارغ از اینکه بانکها چه داراییهای ارزشمندی نگه میدارند، همیشه کنترل داشتن آنها، نتایج مشابهی را در پی خواهد داشت.
حتی با فرض اینکه سازوکاری در نظر گرفته شود که طی آن بتوانیم تراکنش مالی را در سیستم بانکی، در ۱۰ دقیقه انجام دهیم، باز هم فاکتور تمایل دولت برای کنترل بانکها و کسب سود روی میز است! همچنین، مردم به استفاده از پولهای کاغذی دولتی عادت کردهاند و از طبیعت تورمی آنها و مشکلات مرتبط با آن به درستی آگاهی کامل ندارند.
بیتکوین مانند طلا نیست! ویژگیهای پولی طلا توسط قوانین فیزیک تعیین شدهاند و هیچ فردی نمیتواند آنها را تغییر دهد. اگر شما یک سکه طلا داشته باشید و تایید کنید که واقعا از اتمهای طلا ساخته شده، خیالتان راحت است. اما داستان بیت کوین به این راحتیها نیست: شما رمزارزی دارید که به شما اجازه میدهد یک UTXO را خرج کنید، البته به شرط موجودی داشتن و امکان انتخاب زنجیرهای برای خرج کردن موجودیتان!

این نکته آخر بسیار مهم است: توانایی شما در انتخاب زنجیرهای که در آن تراکنش انجام میدهید، تنها عاملی است که ویژگیهای پولی بیت کوین را برای شما به ارمغان میآورد. پس از آن، تنها موردی که به بیت کوین شما ارزش بازار میدهد این است که دیگران نیز همان ویژگیها را میپسندند و هدف غایی هم این است که تعداد این افراد با گذشت زمان افزایش یابد؛ این اتفاق در نهایت افزایش قیمت بیت کوین را رقم خواهد زد!
بیت کوین ممکن است با مشکلات مشابهی با طلا روبرو شود؛ همانطور که با روی کار آمدن طلای کاغذی (گواهی مالکیت طلا به جای خود طلا)، ماهیت اصلی طلا تحتتاثیر قرار گرفت، بیت کوین هم با آمدن بیت کوین کاغذی (قراردادهای آتی یا مشتقات بیتکوین) ممکن است با چالشهایی روبرو شود. دو خطری که در این مسیر بیت کوین را تهدید میکند، عبارتاند از:
- کاهش ارزش (Debasement): همانطور که مقدار طلای پشتوانه طلای کاغذی میتواند کم شود و ارزشش را پایین بیاورد، بیت کوین کاغذی هم میتواند باعث شود تا ارزش واقعی بیت کوین در دسترس، کمتر از تصور شود.
- از دست دادن کنترل (Lack of Sovereignty): اگر فردی بتواند بگوید که شما روی کدام زنجیره هستید و تراکنشهایتان را کنترل کند، آن سیستم دیگر بدون نیاز به اعتماد (Trustless) محسوب نمیشود و درست مانند سیستم سنتی با واسطه عمل خواهد کرد.
علاوه بر دو مورد بالا، مهمترین ریسک، انتخاب زنجیره است؛ اگر اکثر کاربرها ممکن است به خاطر راحتی از لایههای دوم به بعد استفاده کنند و هیچوقت روی خود زنجیره اصلی فعالیتی نداشته باشند، در این صورت دیگر متوجه نخواهند شد که دقیقا از چه قوانینی در شبکه پیروی میکنند. بهطور خلاصه، بیت کوین ممکن است با راهحلهای میانبر و استفاده از واسطهها، ماهیت اصلی خودش که بینیاز از اعتماد به واسطههاست را از دست بدهد.
برای اینکه بیت کوین موفق شود، باید استفاده مستقل و غیرمتمرکز از آن را گسترش دهیم؛ نه فقط به عنوان آرزویی برابرطلبانه و نه فقط برای کمک به تجارت، بلکه برای دفاع مشترک از نابودی آن! شاید هر کاربری که کنترل داراییاش را در اختیار دارد، تأثیر معناداری در حفظ ویژگیهای پولی نداشته باشد، اما هر کاربری که به صورت مستقل بر زنجیره تراکنشها نظارت میکند و بر اساس یافتههای خود، تصمیمات اقتصادی میگیرد، نگهبانی محسوب میشود که از ویژگیهای پولی بیت کوین محفاظت میکند؛ این به نفع همه است. اگر این فرهنگ جا بیافتد، تلاش برای تضعیف سیستم غیرممکن میشود. گفتهای از یک دریادار ژاپنی هست که میگوید:
نمیتوانی به سرزمین اصلی ایالات متحده حمله کنی، چون پشت هر تکه علف یک تفنگ وجود دارد.
اگرچه احتمالاً این گفته درست نباشد، اما مفهومش غیرقابل انکار است و برای بیت کوین هم صدق میکند. برای اینکه این موضوع در ذهنتان از حالت انتزاعی خارج شود، یک مثال از طلا میآوریم:
فرض کنید شما میدانید که طلاهای کاغذی ریسک زیادی برای تقلب دارند، بنابراین تصمیم گرفتید فقط با طلای فیزیکی و دارای نشان معتبر معامله کنید. شما مقداری از طلاهایتان را برای معامله استفاده کردید و باقی را دفن کردید؛ در این بین حتی برای اطمینان از خلوصشان، بخشی از آن را توسط متخصصی هم بررسی کردید.

شاید سالها بعد به سراغ طلای دفنشده خود بروید، اما هرگز متوجه نمیشوید که در طول بررسی، آن متخصص، ۱٪ از طلا را تراشیده و جای آن را با فلز تنگستن پر کرده و تراشهها را برای خود نگه داشته است. شاید حتی آن فردی که به شما طلا فروخته هم همین کلاهبرداری را کرده باشد، شاید هم این کار انتخاب خودشان نبوده و توسط دولت مجبور به انجام چنین کاری شده باشد.
حال تصور کنید که تقریباً هیچیک از دارندگان طلا، خودشان به شخصه صحت طلا را بررسی نکنند، چرا که فرایندی پیچیده و پرهزینه است، پس انگیزهای برای تمام تاییدکنندگان به وجود میآید که مقداری از طلای آنها را برای خودشان بردارند و هر کدام به صورت فردی سود ببرند. حتی اگر یکی از آنها هم صداقت به خرج داده و گزارشهای درستی ارائه دهد، کسبوکارش گسترش خواهد یافت، چون اعتماد بیشتری به دست آورده است، اما با گذشت زمان، او نیز در موقعیتی قرار میگیرد که میتواند از این اعتماد سوءاستفاده کرده و کلاهبرداری کند.
شما به یکپارچگی اخلاقی فردی وابسته هستید که از فریب شما سود میبرد، میداند که احتمالاً متوجه نخواهید شد و حتی اگر هم متوجه شوید، نمیتوانید کاری در این مورد انجام دهید. شایان ذکر است که این موضوع در مورد سیاستهای جهانی نیز صدق میکند. حتی اگر تمام اقدامات منطقی را انجام دهید و فقط از طلاهای دارای مهر استاندارد و صادرکنندگان معتبر طلا، طلا بخرید، هنوز هم واقعاً نمیتوانید صحت طلا را تایید کنید. بدتر از آن، بیشتر افراد تنها از اسکناسهای بانکی استفاده میکنند نه خود طلا!
کیفیت ذخایر طلای بانکها چطور است؟ آیا اصلاً طلایی دارند؟ چند نفر به این موضوع اهمیت میدهند؟ بدون تماس مستقیم و تایید شخصی داراییهای ارزشمند، بازار به واسطههایی با انگیزههای خودشان وابسته میشود و افراد نمیدانند چه دارند؟ به چه قواعدی واقعاً پایبند هستند؟ اینجاست که به طور طبیعی، بازار بیارزش میشود.
تصور کنید که میتوانید کیف جادوییای بخرید که خیلی فوری صحت هر مولکول طلا را که در آن قرار میدهید، بررسی کند. شما صحت هر معامله را هنگام وقوع بررسی میکنید و در صورت وجود مشکلی بلافاصله واکنش نشان میدهید. شما کنترل کامل این ابزار را در دست دارید، ابزاری که کاملاً منفعل است و تنها به نفع شما عمل میکند. سازنده کیف پول، هیچ انگیزهای برای دروغ گفتن به شما ندارد، چرا که نمیتواند از این راه سودی به دست آورد. سود شخصی آنها فقط از ارائه بهترین ابزار ممکن برای حفاظت از منافع مشتریانشان حاصل میشود.
یک نود بیت کوین درست مانند همان کیف جادویی عمل میکند که میتواند تمام تراکنشها و داراییها را بررسی و تأیید کند. کاربران طلا کاغذی، شبیه افرادی هستند که بیت کوین خود را به متولی یا نگهبانی (صرافیها) میسپارند و به آن اعتماد میکنند، هرچند که امیدوارند که این نهاد از خطرات آن آگاه باشند و کلاهبرداری نکنند؛ این دست از داراییها را نمیتوان توسط نود بیت کوین تأیید کرد، بنابراین داشتن یا نداشتن نود برای آنها مهم نیست. شخصی که خیال میکند بدون داشتن این کیف پول جادویی (نود بیت کوین) میتواند از دارایی خود محافظت کند، در واقع خود را فریب میدهد.
حال اگر تجهیزات لازم برای بررسی و تأیید تراکنشها خیلی گران باشند و یک فرد به تنهایی نتواند آنها را تهیه کند، چه باید کرد؟ به جای اینکه هر فرد به تنهایی تلاش کند، بهتر است که چند نفر با هم همکاری کرده و هزینهها را تقسیم کنند. در مورد بیت کوین، این کار از طریق اشتراکگذاری انجام میشود: یعنی چند نفر با هم منابع خود را تجمیع کرده تا از صحت تراکنشها اطمینان حاصل کرده و در عین حال هم کنترلشان را بر داراییهای خود حفظ کنند. این سلاح، همان افزایش دانش و آگاهی است!

اگر بتوانیم از نظر تکنولوژیکی امکان دسترسی گسترده به ابزارهای لازم برای حفظ امنیت و کنترل داراییها را فراهم کنیم، میتوانیم شبکهای گسترده و پراکنده از افراد ایجاد کنیم که از این سیستم حمایت کرده و از ایجاد تغییرات ناخواسته در قابلیت پول جلوگیری میکنند. در غیر این صورت، بیشتر مردم دسترسی خود به این قابلیتها را از دست میدهند، درست مانند اتفاقی که برای طلا افتاد! پس هدف مقیاسپذیری در بیت کوین تنها افزایش ظرفیت تراکنشها نیست، بلکه افزایش امنیت و دفاع از سیستم است.
جمعبندی
در این مطلب بر اهمیت اعتبارسنجی بیت کوین توسط خود کاربران، به جای اعتماد به اشخاص ثالث، تأکید کردیم. در سال ۲۰۲۴ بحثهایی درباره گسترش نگهداری بیت کوین توسط افراد، در مقابل تثبیت پروتکل فعلی بیت کوین، در جریان است. طرفداران تغییر معتقدند که باید تراکنشهای بیشتری را بدون بارگذاری روی نودها امکانپذیر کنیم، در حالی که مخالفان تغییر بر این باورند که تغییرات میتواند به عواقب ناخواسته و فاجعهباری منجر شود.
گسترش پیدا نکردن بیت کوین و محدود کردن آن میتواند ویژگیهای پولی آن را به خطر بیندازد و توصیه میشود که کاربران، خودشان زنجیره را مانیتور کرده و تراکنشها را اعتبارسنجی کنند تا از ویژگیهای پولی بیت کوین محافظت کنند. به طور خلاصه، برای حفظ امنیت و تمامیت بیت کوین، لازم است که هر کاربر به طور مستقل و فعال در اعتبارسنجی شرکت داشته باشد و دانش خود را در این حوزه افزایش دهد.